به من گفت فلانی تو که بحث تاریخی می کنی سر آخر آن را با وقایع زمان خودمان تطبیق بده تا مردم معاویه، یزید، مأمون و امام حسن و امام حسین زمان خودشان را بشناسند.
.
حرفهایش دوباره مرا به فکری فرو برد که بارها به آن فرو رفته بودم. تطبیق تاریخ!
به نظرم آنچه اغلب در جامعه ما رایج است تطبیق شخصیتهای تاریخی بر آدمهای روزگارماست نه تطبیق علل و عوامل شکل دهنده تاریخ. متاسفانه بسیاری از ما به جای بهره مندی از عبرتهای حاصل از علل و عوامل تاریخی که نشان دهنده یک قانون مندی هماره جاری است به دنبال تطبیق شخصیتهایی می رویم که در تاریخ می شناسیم. اما آیا اساساً چنین چیزی شدنی است؟ آیا می توان برای شخصیتهای سفید یا سیاه تاریخ، مصادیق جدید و امروزی یافت؟
لا اقل پاسخ من منفی است.
آدمها و شخصیتها در هر برحه ای از تاریخ معلول ویژگی های منحصر به فرد شخصی و شرایط ویژه محیطی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... همان برحه تاریخ هستند و بر همین اساس تکرار نشدنی و منحصر به فرد هستند چرا که این عوامل و شرایط هرگز به عینه تکرار نمی شوند. آری، ممکن است برخی ویژگی ها در برخی شخصیتهای تاریخی تشابه یابد اما تطبیق شخصیتها، آنچنان که در روزگار ما رایج شده به نظرم بدون وجه است.
البته به این نکته باید توجه کرد که در تاریخ، برخی شخصیتها به عنوان نمادهایی از برخی صفات مثبت یا منفی شناخته می شوند که از همین جهت گاهی نام آنان به مصادیق زمانهای دیگر اطلاق می شود و بر آنها تطبیق می شوند. به عنوان نمونه بیانی که استاد شهید آیت الله مطهری(قدس سره) در خصوص شناسایی شمر و عمر سعد زمان حاضر داشته اند از همین مقوله است. بی تردید ایشان می دادند که شمر سال 61 ه.ق انسان منحصر به فرد غیر قابل تکراری است اما ویژگی های شمر به عنوان نماد شقاوت و ظلم ، می تواند در همه اعصار مصادیقی داشته باشد چرا که شقاوت و ظلم هماره در تاریخ یافت می شود که در این صورت اطلاق نام شمر و ... بر مصادیق نوین اطلاقی مجازی است که نباید با آن معامله تطبیق حقیقی و عینی کرد.
اما شخصیتهایی مانند ائمه طاهرین (ع) که نماد معصومیت و صداقت و راستی و حقانیت هستند نه با کسی به لحاظ شخصیت قابل تطبیق هستند و نه به لحاظ صفات، همانطور که امیر المؤمنین علی (ع) در نهج البلاغه به صراحت می فرمایند: لا یقاس بنا احد. هیچکس با ما مقایسه نمی شود.
اساساً انسانهای بزرگ هر قدر هم در بزرگی اوج بگیرند به هیچ روی با ائمه (ع) قابل انطباق یا قیاس و تمثیل نیستند زیرا علاوه بر محذور عمومی تطبیق شخصیتها (که ذکر آن رفت)، آنان مستظهر به عصمت الهی هستند و باطل و خطا هرگز و به هیچ عنوان در حریم نورانی آنان راه ندارد حال آنکه دیگران هر چه باشند و هر که باشند هرگز به حریم عصمت از خطا و اشتباه بار نمی یابند و احتمال خطا و حتی گناه در آنان دور از انتظار نیست.
به نظر من آنان که می کوشند تا با بهره مندی از تطبیق شخصیتهای سیاه یا سپید تاریخ، پسندیده گانشان را تمثل و عینیت سفید چهره گان تاریخ و ناپسندانشان را تمثل و عینیت شخصیتهای سیاه تاریخ بنمایانند، بیش از آنکه به دنبال ارزش سنجی و ارزیابی واقعی صفات شخصیتهای مورد نظرشان برای راهیابی به درکی درست تر از حقیقت باشند، به دنبال منافع مختلف خویشند، منافعی که گاهی می تواند از جنس منافع مادی و شخصی نیز نباشد.