اگر چه در سبب تشکیل اجتماعات بشری میان اندیشمندان اختلافاتی وجود دارد و برخی آن را معلول طبع مدنی انسان معرفی می کنند و گروهی محصول جریان اصل استخدام بر می شمارند (چنان که علامه طباطبائی قدس سره بر این باور است) اما هیچ کس در ضرورت نظم و امنیت به عنوان دو عامل مهم تأمین بقاء و حصول منافع اجتماعی انسان تردید ندارد. فقدان نظم و امنیت در وجوه مختلف زندگی، عملاً اجتماع انسانها را با معضلات و گرفتاریهای بزرگی مواجه می کند که موجب پاشیدگی اجتماع شده و منافع همه افراد آن را از میان می برد. از سوی دیگر طبیعت انسان با رهایی و قدرت طلبی و برتری جویی آمیخته است. این اقتضای طبیعی موجب می شود که گروهی از انسانها در پی ارضاء اهواء و جلب منافع شخصی شان قراردادهای معتبر اجتماعی را نادیده بیانگارند، به حریم دیگر افراد تجاوز کنند، حقوق آنان را نقض کرده و آنها را از دسترسی به منافعشان محروم کنند یا برای عبور از تزاحم میان منافع خود و دیگران، به رفتارهایی دست بزنند که حاصلش به مخاطره افتادن حقوق یا جان دیگر افراد اجتماع باشد.
بدینسان بشر به ضرورت وجود قانون پی برده و قوانین مختلفی را برای ایجاد نظم اجتماعی وضع کرد. اما قانون به تنهایی کافی نبوده و نیست. انسان به تجربه دریافت که منفعت طلبان زیاده خواه هرگز تن به قانون نداده و برای وصول به منافعشان به راحتی حریم آن را خواهند شکست. پس نیاز دیگری جلوه کرد که به موجب آن می باید کسانی از میان مردم، وظیفه پاسداری از نظم و قانون را عهده دار شوند و خدمتی را به جامعه ارائه کنند که سبب حفظ نظم و برقراری امنیت اجتماع باشد و از سوی دیگر در برابر قانون شکنان از حریم قانون دفاع کند. چنین بود که نهادی متولد شد که امروزه در ایران و پس از فراز و فرودهای بسیار آن را با عنوان «نیروی انتظامی» می شناسیم.
پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی دو نیروی مستقل مسئولیت حفظ نظم و امنیت را در دو حوزه مشخص به عهده داشتند. انتظام و امنیت داخلی کشور به عهده نیرویی موسوم به شهربانی و امنیت راهها و مرزهای کشور به نیرویی به نام ژاندارمری سپرده شده بود. با شکل گیری انقلاب شکوهمند اسلامی نیروی سومی از دل جامعه ای انقلابی متولد شد که نامش را «کمیته انقلاب اسلامی» گذاشتند. این نیرو نیز می کوشید تا با صبغه ای انقلابی به مسئله امور انتظامی و امنیت اجتماعی رسیدگی کند. موازی کاری میان این سه قوه نظامی موجب مشکلات بسیاری می شد که سر انجام در سال 1370 ه.ش مجلش شورای اسلامی طی یک مصوبه دولت وقت را موظف به تشکیل نیروی واحدی تحت عنوان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی کرد. اکنون نیروی انتظامی مسئول حفظ نظم و امنیت شهروندان در حوزه های مختلف داخل و خارج شهرها و خطوط مرزی ایران اسلامی است.
با توجه به آنچه گذشت روشن می شود که بخش وسیعی از دوام و آرامش اجتماع ما مرهون تلاشهای پاسداران خدوم این نهاد ارزنده است. حراست از ارزش و جایگاه این نهاد کارآمد در نظام اسلامی از ضرورت هایی است که نمی توان از آن چشم پوشید نیز نمی توان از نظر دور داشت که این وظیفه بیش و پیش از هر نهاد یا گروه یا فردی بر دوش آحاد پاسدارانی است که این لباس پر ارج را به تن کرده اند و خویش را پاسداران نظامی اسلامی می دانند.
نویسنده بر آن است تا در این مجال به بررسی برخی از بایسته هایی بپردازد که در بیان ارزشمند بنیانگذار انقلاب و رهبر بی نظیر امت حضرت امام خمینی(س) در خصوص این نهاد ارجمند ایراد گردیده و بی تردید رعایت آنها سبب حفظ و حراست از این نهاد ارزنده جمهوری اسلامی خواهد بود.
ادامه مطلب ...