اگر چه تاریخ صدر اسلام وجود صنفی با عنوان روحانیت را در خاطر ندارد اما اوراق و لحظاتش سرشار از حضور زنده، فعال و بالنده عالمان دین شناسی است که با مردم و در میان مردم می زیسته اند و نه تنها مرجع آگاهی آنان که ملجاء دردها و رنج هایشان و آموزگاران زندگی مؤمنانه آنان بوده اند. اندک اندک این عالمان دینی و اندیشمندان اسلامی در زبان مردمان با نامهای دیگری خوانده شدند و امروزه به درست یا غلط با عنوان «روحانی» شناخته می شوند همانطور که عمامه و قبا و عبا به تدریج و با تغییر شکل پوشش مردمان، بر قامت عالمان دینی ماند و به نشانه ای برای آنان و دانشجویان علم دین بدل شد. اما این تغییراتِ گذشته و هر آنچه در آینده رخ دهد نمی تواند هویت معلمان دین و عالمان اسلامی را تغییر دهد چرا که عالمان دینی و متعلمان علوم اسلامی بیش و پیش از آن که عنوان یا ردا و دستارشان شناخته شوند با مؤلفه های دیگری چون آگاهی و علم، تواضع و فروتنی، مردمداری و خویشتن داری، اخلاق کریمانه، ایمان راسخ، هماهنگی میان قول و عمل، زیست ساده و به دور از تجمل و صفات برجسته ای از این دست شناخته می شوند.
اگر چه آئین زیست جماعتی که دل به خدا داده و خویش را در لباس خدمت به مخاطبان دین درآورده اند و همتشان را مصروف شناخت و تبلیغ تعالیم دین کرده اند و خویش را در امتداد راه روشن پیامبران و ائمه (سلام الله علیهم اجمعین) قرار داده اند هماره با برخی عناصر چون سادگی، اعتدال و معنویت همراه بوده اما همیشه به یک شکل و فرم نبوده است چرا که مصادیق ساده زیستی نسبت به هر زمان و مکان و جامعه ای، از سطحی متفاوت برخوردار است. بی تردید مصداق یک زیست ساده در عصر رسالت با مصادیق آن در عصر امام صادق(ع) یا مصادیق آن در زمان ما تفاوتهای بسیاری خواهد داشت. گو این که تمام آئین زیست طلاب و دانشجویان علم دین در ظاهر ساده زندگیشان خلاصه نمی شود. زیست ساده و بی تجمل از آن دسته آراستگی هاست که اگر چه مطلوب است اما دلیل قاطعی بر صلاح و سداد آدمیان نیست چه این که در دل تاریخ از کسانی می توان سراغ گرفت که ذکر سادگی زندگی شان بر زبانها جاری بوده است اما از هیچ فضیلت دیگری جز آن بهره نداشته اند و یا در پس ظاهر ساده زندگیشان دیو ریا و طمع خفته بوده است.
امام خمینی(س) پیش و بیش از این که رهبر سیاسی منتخب ملت و بنیانگذار نظامی برخواسته از بستر دین و قد برافراشته از آراء مردمان ایران زمین باشد، فقیهی پارسا، مجاهدی نستوه، انسانی فرهیخته و خودساخته است که در بالاترین نصاب آئین زیست عالمان و اندیشمندان دین شناس زندگی کرده است و چونان اسوه ای همیشگی، مرزهای تاریخ را درنوردیده و در سپهر حوزه های علمیه اسلام درخشیدن گرفته است. او شخصیتی است که دوست و دشمن به عظمت روح، بلندی همت، عمق بصیرت و نفوذ تدبیرش اعتراف دارند اما این درخشش هرگز موجب نشده که فضیلتهای زندگی اسلامی و انسانی او، زیست ساده و بی پیرایه و نفس وارسته و به حق پیوسته اش دچار آسیب شده یا دگرگون شود.
نویسنده بر آن است تا در این مجال به بررسی آئین زیست طلبگی در اندیشه امام خمینی (س) بپردازد و برخی مولفه های گوناگون و اصیل آن را از رهنمودهای آن اسوه پارسایی و امام هدایتگر جستجو کند باشد که برای او و دیگرجستجوگران و رهروان طریق آن پیر به معراج رفته، چراغی فروزنده باشد.